تقابل نمادها؟!!
یازار : رضا صيامي
+0 به یه ندیم / پسندیدم
اخیرا در بعضی از شبكه های اجتماعی مشاهده شده است كه بعضی از كاربران برای تفاخر قومی نمادهای ملی خود (در اینجا منظور نمادهای حیوانی) را با نمادهای ملل دیگر مقایسه می كنند تا برتری قوم خود را به اثبات برسانند. بدون توجه به این نكته كه نمادهای حیوانی و اصولا خود حیوانات قابل مقایسه با یكدیگر نیستند و نمی توان مثلا ملتی با نماد شیر را برتر از ملت دیگر با نماد خروس دانست چون خاستگاه و سیر تاریخی دو ملت و نحوه جهان بینی آنها كه منتج به این انتخاب شده است متفاوت است. ملت ها هم در انتخاب نماد ملی خود كه در درازای تاریخ اتفاق افتاده است به جنبه های مثبت نماد خود توجه داشته است. برای مثال شیر، گرگ و ببر كه هر یك نماد ملتی هستند به ترتیب با خصوصیت شجاعت، تسلیم ناپذیری و قدرت به عنوان نماد انتخاب شده اند وگرنه هر سه اینها در صفت منفی درندگی و خونریزی مشتركند كه این صفت در انتخاب آنها به عنوان نماد ملی دخیل نبوده و نمی تواند باشد.
تصویر زیر كه در یكی از همین سایت ها منتشر شده بهانه ای شد كه بر خلاف میل باطنی ام نگاهی طنز – جدی!! به مقایسه این دو حیوان نماد ملی اقوام مختلف مطرح شده در این تصویر داشته باشم.
البته واضح و روشن است كه تصویر هیچ اشكالی از نظر محتوایی – لااقل از نظر من – ندارد. هر كسی می تواند در وصف نماد ملی خود و یا هر حیوان دیگری كه دوست دارد، قلم فرسایی نماید.
مشكل اصلی در جملات بالا و پایین تصویر است كه نگارنده مطلب خواسته است با تحقیر گرگ به عنوان نماد ملی ملتی كه دوستش ندارد، ملت خود را بركشد.
مقایسه بین دو حیوان برای كسانی كه دنبال مقایسه نمادها و ... هستند می تواند حقایق زیادی را روشن كند.*
- گرگ نماد تسلیم ناپذیری است، حتی اگر در زمان توله گی اسیر شود و یا در اسارت به دنیا بیاید رام نمی شود. در حالی كه شیر و گربه سانان دیگر مانند پلنگ و ببر به راحتی تسلیم و رام می شوند. در نمایش سیرك ها كمتر می توان گرگ را دید! (من كه تاكنون ندیده ام.(
- شیرهای نر جزء حیوانات بی غیرت هستند. شیرهای ماده با آنكه وظیفه نگهداری از فرزندان را برعهده دارند، نان آور خانه هم هستند و شكار هم بر عهده آنهاست. سنگین ترین وظیفه شیرهای نر خوردن شكار خانم، نگهبانی و احتمالا قمپز در كردن! در جلسات مردانه قهوه خانه ای است! بر عكس در جمعیت گرگها وظیفه شكار بر عهده نر و ماده است. رهبری جمعیت بر عهده یك نر و ماده (یك خانواده) یا یك ماده قوی است. مثلی تركی می گوید: "قوردون اركك دیشیسی اولماز" (گرگ نر و ماده ندارد.(
- اگر شیری در اسارت به دنیا بیاید و یا در توله گی اسیر شود در صورت آزادی در بزرگسالی از گرسنگی خواهد مرد، چون توان شكار ندارد. ولی گرگ اسیر (مانقورد) در صورت تابش ذره ای نور آزادی بر چهره اش، به اصالت گرگی خود باز می گردد و ترسی برای مرگ از گرسنگی نخواهد داشت. به عبارت دیگر مهارت شكار در گرگ ذاتی ولی در شیر اكتسابی است. مثلی فارسی می گوید: "گرگ زاده عاقبت گرگ شود!"
- گرگها به علت هوشمندی ذاتی كه دارند، گسترده ترین گروه پستانداران بعد از انسانها در كره زمین هستند و از لحاظ زیست محیطی در كمترین خطر انقراض نسل هستند و بر عكس محیط زندگی شیرها هر روز بسته تر می شود و از گونه های آسیب پذیر به شمار می روند.
-------
مسلم آنكه انتخاب نمادها در گذر زمان با توجه به نمود های برجسته و مثبت هر حیوان با توجه به فرهنگ ملتها انتخاب شده اند و مقایسه فوق هم صرفا برای آن بود كه مدافعان چنین مقایسه هایی بیشتر به آنچه كه می كنند بیندیشند و برتری خود را در رفتار و كردار بجویند نه در برتری حیوانی بر حیوان دیگر...
--------
* برای مقایسه از ویكی پدیای فارسی (صفحات شیر و گرگ) استفاده شده است.